رویای نیمه شبم تاب و تبم چرا نمی آیی/
هجر تو میکشتم میکشدم به سوی تنهایی/
ای تمنای دلم ، تا بوده بر دیده من/
همیشه فریادم بمان تو در یادم/
ز دست من رفتی، بگو کجا هستی/
اي شامم را تو سحر/
از چه دگر ، از آن من غم شد/
كي آيد از تو خبر/
اي به سفر/
كه صبرمن كم شد/
يوسف گمگشته من/
بين دل بشكسته ي من/
اميد دلهايي/
ولي به صحرايي/
به من عنايت كن/
مرا شفاعت كن