دل نوشته شماره سه
ای فاطمه که مظهر پاکی و محبت هستی، به نام مقدس تو و نام پدر بزرگوارت، محمد (ص)، بر من نظری بیفکن تا شاید جانم از نفس حقت، تازه شود. به من نگاه کن که چطور در میان شلوغی زندگی، پیچ و تاب میخورم و نمیتوانم راه خود را پیدا کنم. بانوی من، سرگشته و پریشانم… دست یاری مرا که به نیاز به سمتت دراز شده، بگیر و از گمراهی نجاتم بخش! کارنامه اعمال من سخت خط خطی شده و نمیتوانم از لابهلای خطوط آن، سیاهی یا سپیدیاش را کشف کنم. امید به آن بستهام که دستان مبارک خود را بر آن کشیده و نزد خداوند شفاعتم کنی. امید به آن بستهام که یک شب دعایی در حق من کرده و نوری از آسمان بر زندگیام بتابانی. این وعده خداوند است که محبان اهل بیت، در پناهی ابدی باشند و من از دوستداران همیشگی تو بودهام… نظری به حال بیقرارم بیفکن، مادر خوبیها!…
دل نوشته شماره چهار
دنیا بر سر من آوار شده، اما چراغ امیدی در تاریکی آن، سوسو میزند. آن چراغ، امیدواری به میانجیگری تو، فاطمه زهرا (س) در درگاه خداوند است. میدانم که مرا از محضر خود ناامید نکرده و از خداوند برایم رحمت خواهی گرفت. من گرفتار و درمانده هستم و تمام امید خود را به یاری تو مادر مهربان بشریت بستهام. به لحظهای که آفریده شدی قسم، با نفس پاک خود، مرا از این گرفتاری نجات ببخش. هر چه پیشتر میروم، بیشتر در باتلاقی که در آن گیر افتادهام، دست و پا میزنم و گویی همه چیز دست به دست هم داده تا مرا به مرز نابودی برساند. اما میدانم که در یک لحظه نور مهربانی تو بر زندگی زخم خوردهام میتابد و تمام مشکلات را از میان برمیدارد. تو نزد پروردگار منان، شفاعت کرده و از او حکم نجات مرا خواهی گرفت.
من میدانم در مقابل دخت گرامی پیامبر اکرم (ص)، نمیتوانم چیزی بگویم که سربلندم کند، اما خوب میدانم که بزرگی تو، کوچکی مرا سامان میبخشد. من میدانم هر آن چه بگویم در مقابل تو بی ارزش مینماید، اما ارزش و بهای تو، به تمام من قدر میگذارد. دختر والاقدر پیامبر اسلام، به من نظری بیفکن و از خداوند سبحان که به تو نزدیکتر است، بخواه که حال را به نیکی دگرگون سازد. چطور میتوانم با تو سخن بگویم با چیزی که هستم و چطور میتوانم از سخن گفتن و پناه آوردن به درگاه تو صرف نظر کنم، با چیزی که تو هستی. میدانم تو نسبت به من مهربانی داری و درد و دلهای من را با لطف خود، میشنوی. ای فاطمه مطهر، میدانم که اگر چه در بهشت جای داری، اما در این نزدیکی جایی، حریر محبت خود را برای دوستداران خاندانت گشوده و ما را که دور افتاده دوست هستیم، تیمار میکنی.
دلنوشته زیبا درباره حضرت فاطمه
دل نوشته شماره شش
دلم شکسته و آسمان دنیایم پر از ابرهای سیاه و غمگین است. میدانم که این بار راه نجاتی نیست و تسلیم مشکلاتی هستم که از زمین و آسمان بر من نازل شدهاند. فاطمه زهرا، بانوی پاکدامن بهشت، تو تنها امیدی هستی که دست دعا به سمتش دراز کرده و از او طلب یاری دارم. میگویند خداوند تو را بسیار دوست دارد، از محبوب خود بخواه که من را یاری کند. بارها به درگاه خداوند دعا و لابه کردهام، اما گویا دعاهای من از سقف این خانه بالاتر نمیرود. امشب با خودم گفتم نامهای برای تو بنویسم و مادر جهانیان را به واسطه، میان خود و پروردگار قرار دهم. خداوند چیزی که تو از او بخواهی را رد نخواهد کرد؛ بخواه که تقدیر تلخ من عوض شود و از این گرفتاری رهایی یابم. اگر تو دستی بر سر من کشیده و قدمی برداری، به لحظهای خداوند دنیایم را چنان متحول میسازد که دیگر نشانی از غم باقی نماند.
دل نوشته شماره هفت
مینویسم بدون آن که بدانم تا چه اندازه نوشتههایم میتوانند برای بانوی بهشت، خواندنی باشند. ای فاطمه زهرا، ای که هر آن چه خوبی است در تو جمع شده و هر آن چه بدی ست از تو دور مانده، لطف و محبت خود را شامل حال من کن. اگر دستهای پاک تو میان من و پروردگار، پلی شود؛ لطف و رحمت خداوند بهتر شامل حالم خواهد شد. مرا از این موهبت دریغ نکن. اگر تو نگاهی به زندگی من بیفکنی، حال و هوای زندگیام خوش میشود و نسیم خنک بهشتی بر دنیایم میوزد. من طفل دردمندی هستم که به مادر بزرگوار خویش پناه آورده و امید دارم که دست نوازشگر مادر، غمهای وجودم را برطرف سازد.
دل نوشته شماره هشت
فاطمه زهرا، میخواهم نیلوفرهای جهان را دسته دسته، گرد هم آورده و به پیشگاهت تقدیم کنم. فاطمه زهرا، میخواهم هر آن چه واژه زیباست، تقدیم تو کرده و با آنها، احترام قلبیام را نثارت نمایم. میدانم حضور تو باعث شده که خداوند لطف بیشتری بر زمین و زمینیها داشته باشد و از این که جزء دوستداران تو هستم و تو را الگوی خود قرار داده ام، بر خود میبالم. بهشت از قدمهای تو بر خود میبالد و فرشتگان آسمانی با دیدن تو، عظمت انسان را باور میکنند. تو مایه فخر زمین و زمینیها هستی و نام تو ما را به انسانیتمان امیدوار میسازد. میدانم که ما فرزندان خویش را در چتر حمایتیات قرار داده و همیشه جانبداریمان خواهی کرد.
دل نوشته شماره نه
قایق من شکسته و تمام آن چه داشتهام به آب سپرده شده است. زندگیام در دردناکترین نقطه خود قرار داشته و امیدهایم به نقطه کور رسیدهاند. در میان این همهمه به درگاه تو فاطمه زهرا (س)، چنگ میزنم و امید دارم که آبرویم را خریده و مرا از چنگال مشکلات رهایی بخشی. اگر چه از دست دادههای زیادی دارم، اما امیدم از دست نرفته و میدانم تو مانند پروردگارمان، کسی را ناامید نمیکنی. هنوز دستانم را دارم و میتوانم آنها را به سمت پروردگاری که ما را آفریده دراز کرده و تو بانوی هر دو جهان را نیز واسطه قرار دهم.
دل نوشته شماره ده
میتوان زیبا زیست، می توان آن قدر خوب بود که خوبیها در برابرت به مفهوم دیگری پیدا کنند. میتوان گرم بود و پر از امید … اگر فاطمه زهرا (س)، امیدواری یاریات باشد، میتوان ستاره بود و چون ستاره به زندگی خود و دیگران نور تاباند. زندگی میتواند به موسیقی شادیآوری بماند، وقتی فاطمه زهرا (س) پشتیبان تو باشد. میتوان هیچ غمی نداشت، در حالی که دختر پیامبر (ص)، ضمانت آبروی تو در درگاه پروردگاری باشد. سلام بر مظلومیت زهرا و خاندان پاک و مطهر وی …