ببین مونده ام میون شهر تنها/
ببین گل های قد و نیم قدت رو/
می بینم تا کبود آسمون/
می بینم گوشه کوچه ردت رو/
آخه رسمش نبود تنها بری و علی میون شهر تنها باشه/
فاطمه نبینم اشکات که دست حیدرت گره افتاده به کارش/
فاطمه یه روزی میرسه دوباره نوبت علی و ذوالفقارش/
فاطمه توی دلم آتیش توی چشام نم نم بارون